پیشنهاد میگردد برای درک بهتر از تاریخچه و سیر تحول پول قسمت اول این مطلب را در لینک زیر مطالعه نمایید.
تاریخچه پول- قسمت اول: مبادله کالا با کالا
این مطلب در ادامه سری مطالب «تاریخچه پول: پول از کجا آمده است؟» میباشد. در قسمت نخست این مطلب با مبادله کالا با کالا و پول کالایی آشنا شدیم. همچنین دیدیدم که مشکلات پول کالایی بشر را بر آن داشت که در جستجوی اقلامی بعنوان واحد ارزش باشند که ضمن داشتن حجم کم، واجد ارزش بیشتر باشد. در نتیجه این تحولات بشر به استفاده از فلزات ارزشمندی چون طلا و نقره به عنوان پول کالایی روی آورد.
ضرب سکه
تنوع تولید و لزوم رفع نیاز بشر از تولیدات مختلف، موجب گردید که به مرور استفاده از طلا و نقره به عنوان ابزار مبادله، جنبه عمومی به خود بگیرد. بنابراین دولت ها به ضرب سکه های طلا و نقره روی آوردند. اگرچه این سکه ها در نقاط مختلف دنیا با طرحها و در اندازههای گوناگونی ضرب میشد، اما همچنان زبان مشترک مردم دنیا در تجارت و داد و ستد بود.
طلا و نقره چه به عنوان پول کالایی و چه به عنوان سکههایی که دارای ارزش ذاتی هستند اثر مهمی در تحولات تاریخ پول به جا گذاشتند. ارزش سکههای طلا و نقره معادل ارزش مقدار آلیاژ طلا و نقرهای است که در ماده اولیه ساخت آنها به کار رفته است.
مورخان میپنداشتند که ضرب سکه از سده هفتم پیش از میلاد مسیح در کشور لیدی آغاز شده است، ولی در اکتشافات اخیرا در کشور هندوستان، مسکوکاتی بهدست آمده که ظاهرا مربوط به پنج هزار سال قبل (سه هزار سال پیش از میلاد) است. هرودوت (مورخ سده پنجم قبل از میلاد مسیح) مینویسد: «در میان مردم و ملتهایی که ما میشناسیم مردمان لیدی نخستین کسانی هستند که برای مصرف خود از زر و سیم سکه زدند.»
در ایران نیز ضرب طلا، سال ۵۰۰ قبل از میلاد رواج یافت. اولین سکه طلای ایرانی دریک نام داشت که در دوران هخامنشیان و در زمان داریوش اول، تحت انحصار حکومت مرکزی ضرب، و از آن برای داد و ستد استفاده میشد.
مشکلات مسکوکات طلا و نقره
سکه های طلا و نقره از زمان پیدایش، تا هزاران سال بعد به عنوان پول کالایی رایج در میان مردم و دولتها، نقش اساسی در تجارت داشتند. اما این سکه ها نیز بدون مشکل نبودند. عمدهترین مشکلات سکههای نقره و طلا عبارتند از:
۱- مشکل بودن حمل و نقل به دلیل وزن و حجم زیاد سکهها و نیز خطرات ناشی از ذخیره و نگهداری آنها
۲- عدم امکان کنترل حجم پول. در سیستم پولی تمام عیار مانند سیستم یک فلزی و دو فلزی. تغییرات عرضه و تقاضای پول خارج از کنترل دولت است. در این نظام اگر نیاز به افزایش عرضه پول باشد میبایست دولت ذخایر جدید طلا و نقره کسب کند.
۳- امکان تقلب در ارزش پول توسط دولت ها و یا مردم با ضرب سکههایی با آلیاژ کمتر از آلیاژ استاندارد و مورد توافق
صدور حواله (برات) به جای سکه
مشکلات مسکوکات طلا و نقره باعث پیدایش «حواله» در سیر تاریخچه پول شد.
حواله یک ابزار مالی است که از آن برای انتقال اعتبار یا مسئولیت بدهی استفاده میشود. سازوکار حوالهها به دلیل ناامنی مسیرهای تجاری شکل گرفت. راهزنان میدانستند تاجرها همیشه پول زیادی به همراه دارند، در نتیجه از هر شگردی برای به دست آوردن آن پول استفاده میکردند. در ابتدا تجار با استخدام افراد کارآزموده و شمشیرزنان ماهر در مقابل راهزنان از خود و اموالشان محافظت میکردند؛ اما این روش راه به جایی نبرد و غارت اموال و سکهها همچنان ادامه داشت.
در چنین وضعیتی تجار، پای معتمدین شهرها را وسط کشیدند و شروع به ساخت یک «زنجیره انتقال پول منحصر» به فرد و ایمن کردند؛ زنجیرهای که به آنها این امکان را میداد تا بدون نگرانی از غارت شدن، پول خود را به شهر دیگری منتقل کنند و فعالیتهای تجاریشان را در بستری امن که دست راهزنان به آن نمیرسید ادامه دهند.
سیستم حواله به اینترتیب بود که یک تاجر، قبل از حرکت کردن نزد یکی از افراد این «زنجیره انتقال» در شهر محل سکونش میرفت و به اندازه پولی که در مقصد نیاز داشت به او سکه میداد. آن فرد نیز روی یک برگه نامهای برای کسی که معتمد «زنجیره انتقال» شهر مقصد به شمار میرفت مینوشت با این مضمون که: «همکار محترم شهر فلانی، فلان تاجر ۳۰۰ سکه نزد من گذاشته است. در ازای دریافت این نامه، ۳۰۰ سکه به او بدهید». تاجر نیز با در دست داشتن این نامه و مراجعه به فرد معتمد در شهر مقصد پولش را میگرفت.
این زنجیره نوعی شغل یا سیستم کسب درآمد جدید نیز ایجاد کرد. معتمدین زنجیره در هر شهری در ازای این نقل و انتقال، مقداری پول به عنوان کارمزد خدمات از هر تاجر دریافت میکردند. هرچند وقت یکبار افراد این زنجیره در شهرهای مختلف، دورهم جمع میشدند و شروع به حساب و کتاب میکردند. بخش بزرگی از این حساب و کتاب، بدون جابهجا کردن حتی یک سکه و تنها با تهاتر کردن نامههای حواله صورت میگرفت. وقتی هم که نامهها دیگر کافی نبودند، باقیمانده را به صورت نقدی (با سکههای طلا و نقره) باهم حساب میکردند.
با استقبال از این زنجیره و استفاده روز افزون از آن قوانین حوالهنویسی روز به روز کاملتر میشدند و نیاز به افراد ماهر در این زمینه نیز افزایش پیدا میکرد؛ همین امر باعث پیدایش شغلی جدید به نام «حوالهنویس» در میان تاجران شد. افراد مسئول «زنجیره انتقال» در هر شهر نیز به «حوالهداران» معروف شدند.
برات، واژهای فارسی و به معنای حواله است. در حقیقت، حواله و برات یکی هستند. ریشه واژه برات را به «برایتو» سبت میدهند؛ یعنی با این سند، آنچه مال من است از آن تو خواهد شد.
اگرچه برخی مورخان تاجران عرب را جزو نخستین گروهها و بزرگترین گروهی میدانستند که از ابزار حواله استفاده میکردند؛ اما برخی کاوشها نشان میدهد که ایرانیان در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد دارای سیستم بانکداری بودند. شاهدی کوچک بر آن، لوحهای به دست آمده از دوران امپراتوری کوروش کبیر است که در آن نام بانک «اگیبی و پسران» بهچشم میخورد. درنتیجه، این ادعا که تاجران عرب، اولین مخترعان برات بودند، دیدگاهی یکجانبه و به دور از انصاف است.
با گسترش فعالیت تاجران ایرانی و عرب، پای اروپاییها هم به این میدان باز شد. یهودیان فلورانس، اولین گروه از اروپاییها بودند که در معاملههای خود از حواله استفاده کردند. اوج استفاده از این ابزار در میان اروپاییها به قرن سیزدهم میلادی بازمیگردد. در آن زمان، تاجران ساکن در منطقه لومباردی ایتالیا حسابی جداگانه روی حوالهها باز میکردند؛ به اندازهای که تجارتشان را وابسته به سیستم حوالهها میدیدند. زمانی که تجارت از راه دریاها رونق زیادی پیدا کرد، کمکم پای حوالههای بینالمللی نیز به این ماجرا باز شد.
در زبان انگلیسی هنوز از واژه Hawala استفاده میشود. همچنین در حقوق تجارت ایتالیا و فرانسه، هنوز هم واژههایی مانند Avallo و Aval برای تضمین بدهی به کار میرود که از همان واژه عربی حواله اقتباس شده است…
محدثه رئیسی
کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه تهران