با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان پس از ۲۰ سال، معادلات منطقهای دستخوش تغییر خواهد شد و از جمله اثر این تحولات در کشورهای همسایه افغانستان بیش از سایر نقاط جهان خواهد بود. در ۲۰ سال گذشته افغانستان به عنوان یکی از همسایههای ایران، دارای اهمیت استراتژیک اقتصادی برای ایران بوده؛ به طوری که حجم مبادلات دو کشور در سالهای اخیر از ۳ میلیارد دلار نیز فراتر رفته است.
با این حال تحولات سیاسی افغانستان در چند هفته اخیر این سوال را مطرح میکند که آینده روابط اقتصادی دو کشور چه خواهد شد و چه تاثیراتی بر اقتصاد ایران خواهد داشت. در این یادداشت تلاش شده است تا تاثیر رویدادهای سیاسی افغانستان بر بازار ارز ایران در کوتاه مدت و بلند مدت مورد بررسی قرار گیرد.
سیگنال قدرتگیری مجدد طالبان برای بازار ارز ایران در کوتاه مدت
در ماههای اخیر و با افزایش تنش در افغانستان، بسیاری از مردم از بیم کاهش ارزش داراییهای خود، نسبت به تبدیل پول و دارایی خود به دلار اقدام نمودهاند. همچنین بخشی از مردم نیز با تبدیل داراییهای خود به دلار در تلاش برای خروج از افغانستان بودهاند. بنابراین با توجه به هر دو دلیلی میتوان اظهار داشت که با افزایش تقاضا برای تبدیل افغانی به دلار، تقاضا برای دلار افزایش یافته و در نتیجه قیمت دلار در افغانستان افزایش یابد.
همچنین ایالات متحده آمریکا با مسدود کردن دسترسی طالبان به منابع ارزی از یک طرف و توقف ارائه خدمات مالی بینالمللی به بانکهای افغانستان توسط موسسات ارائه دهنده خدمات مالی بینالمللی از طرف دیگر، باعث کاهش عرضه دلار در بازار افغانستان و در نتیجه افزایش نرخ دلار میشود.
تا اینجا و در نتیجه دو رویداد فوق انتظار افزایش تقاضا، کاهش عرضه و افزایش قیمت دلار در افغانستان منطقی به نظر میرسد؛ اما تاثیر این دو رویداد بر بازار ارز ایران چه خواهد بود؟
برای پاسخ به این سوال باید به نزدیکی بازار دلار هرات و مشهد و نیزمفهوم آربیتراژ (کسب سود از اختلاف قیمت در دو بازار) توجه نمود.
طبق قاعده آربیتراژ، اگر قیمت یک محصول در یک بازار ارزان و در بازار دیگر گران باشد، کالا از بازار ارزان به بازار گران منتقل میشود؛ این عمل تا آنجا ادامه مییابد که قیمت محصول در دو بازار به هم نزدیک شده و ادامه جابهجایی محصول در دو بازار منطقی نباشد. حال میتوان دو سناریو را برای این موضوع در نظر گرفت:
نخست فرض میکنیم تا پیش از حوادث فوق در افغانستان، دلار از هرات به ایران میآمد و یا به عبارت دیگر دلار در افغانستان ارزانتر از دلار در ایران بود. در این فرض و با توجه به افزایش تقاضا و قیمت دلار در افغانستان به دلیل ناآرامیهای اخیر، روند آربیتراژ از افغانستان به ایران متوقف شده و در نتیجه با کاهش عرضه دلار در بازار ایران قیمت دلار افزایش مییابد.
در فرض دیگری در نظر میگیریم که پیش از حوادث اخیر در افغانستان، دلار در ایران ارزانتر از افغانستان بوده و در نتیجه دلار از ایران به افغانستان میرفته است. در نتیجه با وقوع ناآرامیها و افزایش تقاضا و قیمت دلار در افغانستان، انگیزه برای خارج کردن ارز از ایران به بازار افغانستان افزایش یافته و با کاهش عرضه دلار در بازار ایران نرخ ارز در کشور افزایش مییابد.
بجز اثر ناشی از آربیتراژ بر بازار ارز ایران، انتظارات خود محققگر نیز منجر به افزایش قیمت دلار در بازار داخلی میشود. چرا که گروهی از مردم و فعالان اقتصادی با پیشبینی بیثباتی منطقهای در نتیجه اتفاقات افغانستان و شوکهای اقتصادی ناشی از افت صادرات کالا به افغانستان در کوتاه مدت نسبت به تبدیل بخشی از داراییهای خود به دلار اقدام نموده و با افزایش تقاضای سوداگری در بازار داخلی، قیمت ارز در ایران نیز افزایش مییابد.
باید توجه داشت که افزایش نرخ ارز در بازار ایران در روزهای اخیر نیز تا حدودی از همین کانالها رخ داده است و لذا قدرتگیری مجدد طالبان در افغانستان به عنوان یک سیگنال افزایشی برای قیمت دلار در کوتاه مدت محسوب شده است.
کاهش درآمدهای ایران از افغانستان، سناریوی احتمالی بلند مدت
باید اذعان داشت که پیشبینی وضعیت در بلندمدت به سادگی تحلیل کوتاهمدت نیست. در نگاه طولانیمدت علاوه بر قدرتگیری طالبان، با مسائل مهم دیگری مانند مذاکرات برجام و قیمت جهانی نفت مواجه هستیم که هر کدام از این متغیرها توان اثرگذاری بر شرایط بازار ارز ایران را دارند.
اما در این بین شیوه حکمرانی طالبان، مبهمترین تکه این پازل را شامل میشود. علیرغم این که طالبان مدعی داشتن رویکردی نوین و مغایر با رفتار پیشین خود است؛ اما در عمل شاهد تحولی عظیم در رفتار آنان نیستیم. هرچند ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان از ابراز علاقه طالبان برای برقراری روابط دیپلماتیک با آلمان و چین خبر داد، اما باید همچنان منتظر نحوه تعامل جامعه بینالملل با طالبان ماند.
در این بین اگر طالبان قصد ادامه مسیر گذشته خود مبنی بر افراطیگرایی را داشتهباشند؛ دیر یا زود جامعه بینالملل از آنها رویگردان شده و به انزوا اقتصادی و سیاسی خواهند رسید. این شرایط قطعا رخداد خوبی برای اقتصاد ایران نخواهد بود چرا که بستهتر شدن اقتصاد افغانستان، به معنای کاهش توان تجاری این کشور برای واردات از ایران است.
همانطور که در ابتدای گزارش ذکر شد، در دو دهه اخیر افغانستان از مهمترین مقاصد تجاری ایران بوده است به طوری که مقصد ۱۲% از محصولات غیرنفتی ایران در سال گذشته افغانستان بوده است. همین موضوع اهمیت انزوای احتمالی اقتصاد افغانستان را دوچندان میکند چرا که در این صورت ایران یکی از اصلیترین مقاصد تجاری محصولات غیرنفتی خود را از دست خواهد داد.
اگرچه هنوز نمیتوان تصویری روشن و کاملی از دورنمای اثر بلند مدت ناآرامیهای افغانستان بر بازار ارز ایران را ترسیم کرد؛ اما باید توجه داشت که بسته به تحولات پیشرو در افغانستان، امکان تلاطمهای موقت در بازار ارز ایران دور از ذهن نیست. از طرفی سیاستگذاران باید با توجه به احتمالات پیشرو به دنبال جایگزینی برای بازار افغانستان به منظور صادرات باشند تا در صورت از دست رفتن بازار افغانستان با کاهش بیشتر درآمدهای ارزی مواجه نشویم.