طرح برق امید، با هدف نهادینه سازی فرهنگ مصرف بهینه برق در بخش خانگی در سال ۱۳۹۹ به تصویب هیأت محترم وزیران رسیده است. تغیر نگرش مصرف کنندگان «بخش خانگی» به استفاده صحیح از منابع انرژی و حفظ محیط زیست با استفاده از ساز و کارهای تشویقی و بازدارنده از اهداف اصلی این طرح است.
در طی سالیان گذشته از یک طرف مصرف برق در بخشهای مختلف جامعه روند افزایشی داشته؛ که هزینههای اقتصادی زیادی را به جامعه متحمل میسازد و از طرف دیگر آلودگی هوا به صورت فزایندهای افزایش یافته است که بخش زیادی از آن ناشی از مصرف سوختهای فسیلی در نیروگاههای تولید برق و صنایع مرتبط با آن است که علاوه بر تحمیل هزینههای فراوان به جامعه موجب کاهش رفاه میشود.
در این طرح مشترکان به سه دسته مشترکان کم مصرف،خوش مصرف و پرمصرف تقسیم میشوند. برای هر دسته متناسب با منطقه جغرافیائی، الگوی مصرف برق تعیین شده است. مشترکان برق به تناسب مشارکت در این طرح از مزایای تشویقی شامل تخفیف تا ۱۰۰درصد تعرفه برق بهرهمند میشوند.
از طرفی دولت در طرح برق امید با ایجاد زمینههای تشویقی برای نصب پنلهای خورشیدی در تلاش برای استفاده صحیح از منابع انرژی، کاهش آلودگیهای زیست محیطی و توسعه تنوع انرژیهای مصرفی در کشور است.
طبق گفته محمدحسن متولیزاده، مدیرعامل توانیر، هدف این طرح کاهش ۱۰ درصدی مصرف بخش خانگی است که این به معنی کاهش مصرف به اندازه ۸ تا ۹ میلیارد کیلووات ساعت است. درآمد حاصل از این طرح میتواند برای بخش تولید، صنعت و صادرات و حتی برای بهسازی، توسعه و ساخت نیروگاههای جدید با بهرهوری بیشتر و آلودگی کمتر استفاده شود و درآمد این بخشها را افزایش دهد. بدین ترتیب و با مدیریت توزیع ریسک در طول سال میتوان با یک سرمایهگذاری ثابت ضمن افزایش ضریب بهرهوری، سودآوری بیشتر نیروگاهها و خلق ارزش افزوده بیشتر در صنعت برق را انتظار داشت.
متولیان طرح در حالی از اثرگذاری این طرح با تمرکز بر مصرف خانگی صحبت میکنند که آمارها این ادعا را به چالش میکشند. آمارهای مصرف برق در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶، نشان میدهد که مصرف برق در بخشهای صنعت و کشاورزی و حتی دیگر بخشها از جمله بخش تجاری در مقایسه با بخش خانوار بسیار بیشتر بوده است.
طرح برق امید از زمان معرفی با انتقادات متعدد بسیاری از کارشناسان مواجه شد. از رونمایی طرح بدون مقدمه و آماده سازی فضای جامعه گرفته تا قیمت گذاری غیر واقعی برای برق، عدم تعیین حد مصرفی صحیح برای خانوارها، عدم استفاده از روشهای اصلاح رفتار مصرفی به جای مجانی کردن کالاها و… از جمله انتقاداتی بود که از سوی کارشناسان به طرح وارد شده است.
جامعه هدف طرح برق امید
با توجه به آنچه مرور شد به نظر میرسد در خصوص انتخاب جامعه هدف در طرح برق امید نکات زیر قابل تامل باشد:
۱- از لحاظ آماری بیشتر برق مصرفی به صنایع اختصاص دارد. کارخانهها و نیروگاههای بزرگ مقیاسی وجود دارند که مقدار بالایی برق مصرف میکنند و در عین حال هزینه بسیار کمی را برای آن میپردازند، این کارخانهها بسیار سودده هستند، اما بخش زیادی از رقمی که به عنوان سود ثبت میشود در اصل یارانه پنهانی است که دولت به آنها داده است.
اگر این صنایع قیمت واقعی برق مصرفی خود را بپردازند، درآمد زیادی نصیب دولت خواهند شد. همچنین ایجاد تغییرات مصرفی در خانوارها که متشکل از تعداد زیادی افراد با ترجیحات و پیچیدگیهای خاص خود هستند بسیار سختتر از ایجاد تغییر در الگوی مصرفی صنایع بزرگ است.
لذا به نظر میرسد در انتخاب جامعه هدف در طرح برق امید برآورد درستی صورت نگرفته است. بهتر است ضمن برآورد آثار اقتصادی اجرای طرح در بخشهای مختلف خانگی، صنعتی، تجاری و… ضمن انتخاب بخش که سودآوری بیشتری دارد به امکان تغییر الگوی مصرفی بخشها نیز توجه بیشتری شود.
۲- از طرفی در برآوردهای این طرح از مصرف خانوار استفاده شده است. در حالی که مصرف سرانه (میانگین مصرف هر فرد) معیار بهتری برای بررسی است. همانطور که در یکی از تحلیلهای انجام شده توسط اندیشکده اقتصاد مقاومتی هم دیده شد حتی اگر تعداد خانوارها را در بُعد خانوار (۵/۳) ضرب کنیم عدد بدست آمده مقیاس مناسبی از واقعیت مصرف برق ارائه نمیدهد.
۳- خانواده از افراد متفاوت تشکیل شده است که هر یک الگوی مصرف فردی خاص خود را دارند. لذا تغییر الگوی رفتار مصرفی خانوار که خود مستلزم تغییر الگوی مصرفی تک تک افراد خانوار میباشد کاری زمانبر و دشوار است.
در خصوص گروههای پر مصرف که اصولا از سطح رفاه بالاتری برخوردار هستند ایجاد تغییر در رفتار مصرفی در کوتاه مدت کاری دشوارتر است. لذا افزایش قیمت برق گروههای پر مصرف در طرح برق امید موجب افزایش درآمد دولت در کوتاه مدت میشود. اما در روی دیگر سکه با فرض اصلاح الگوی مصرفی افراد یا خانوارها در بلندمدت، در وضعیت جدید و با کاهش مصرف در الگوی رفتار مصرفی جدید افراد به قیمت ارزان برق و یا برق رایگان عادت میکنند. در چنین حالتی دولت با کاهش درآمدهای ناشی از فروش برق به مشترکین رو به رو شده و حتی میتواند منجر به تحمیل هزینهای بیش از درآمدهای اکتسابی به دولت شود
۴- یکی از راهکارهای مد نظر در این طرح، بحث آموزش به خانوارهای پر مصرف است. این در حالی است که امروزه تحقیقات نشان دادهاند که آموزش به این روش تاثیرگذاری گذشته را به دنبال ندارد. درصد پایینی از خانوارها این آموزش را جدی گرفته و عملی میکنند. بهخصوص که در آمارها نشان داده شده، بخش زیادی از خانوارهای پرمصرف از قشر پر درآمد جامعه هستند و احتمالا اهداف دیگری را در آموزش به خود و فرزندانشان در پیش میگیرند.
در نتیجه فرهنگسازی و آموزشی باید به صورت پایهای و مستمر انجام شود تا در بلندمدت تاثیرگذار باشد. به عنوان مثال اگر آموزشها به افراد در سنین میانسالی صورت بگیرد تاثیر کمی دارد چرا که تغییر عادات مصرفی در این سن بسیار مشکل خواهد بود؛ لذا بهتر است که آموزشها با اولویت کودکان در سن یادگیری برنامهریزی شود؛ چرا که شکلدهی رفتار مصرفی در سنین پایین آسانتر بوده و از طرفی آموزش آنها یک سرمایهگذاری بلند مدت و موثر است.
۵- از بحثهای مورد توجه در اقتصاد، بحث ترجیحات آستانهای است، این نظریه بیان میدارد که اگر فرد همیشه سبد «الف» را به سبد «ب» ترجیح دهد، ممکن است اتفاقاتی باعث شوند تا فرد با تغییر رفتار مصرفی به سرعت از سبد «الف» به سبد «ب» تغییر مصرف دهد.
این مفهوم را در طرح برق امید میتوانیم به این صورت بیان کنیم: سه دسته از مصرف کنندگان شامل مشترکین پر مصرف، خوش مصرف و کم مصرف در این طرح در نظر گرفته شدهاند. این طرح میتواند برای دستهای از مشترکین به خصوص خوش مصرفها، با ایجاد ویژگیهای جدید و جلب توجه آنها به رایگان شدن برق گروه کم مصرفها، آنها را درآستانه تغییر الگوی مصرفی قرار داده تا در مرحله بعد به گروه کم مصرفها بپیوندند. اگرچه لزوما باعث نمیشود که گروه مشترکان پرمصرف الگوی رفتاری خود را تغییر دهند.
تجارب سیاستگذاری در حوزه صنعت برق
جدای بحث جامعه هدف و نیاز به دقت و بازنگری در آن، طرح برق امید از ایدهها و روشهای به نسبت سنتی که شامل موارد تشویقی و تنبیهی هستند استفاده میکند، که مستلزم دخالت دولت در اقتصاد، جلوگیری از قیمتگذاری واقعی در صنعت برق، بازارهای غیر رقابتی در این صنعت و اختلال در صادرات و واردات و عدم استفاده بهینه از انرژیهای بالقوه موجود در کشور است.
امروزه روشهای نوینی درکشورهای مختلف در حال اجرا هستند که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره میشود. لازم به ذکر است برای انتخاب روش بهینه استفاده از مدلها و تحلیلهای اقتصادی ضروری است و موارد زیر صرفا به عنوان تجارب موفق در سایر کشورها مورد اشاره قرار گرفته است.
۱- مدل تجارت فرد به فرد (Peer to Peer) در صنعت برق: این مدل اجازه میدهد تا مصرفکننده نیازمند، برق خود را از دیگر کاربران که توانایی تولید برق مازاد بر نیاز خود (مثلا از طریق پنلهای خورشیدی) دارند؛ تامین نماید. در واقع در این مدل افراد (خانوار) از مصرف کننده منفعل (مصرفکننده خالص) به مصرف کننده فعال (مصرف کننده و تولیدکننده توامان) تبدیل شود. در این حالت هر خانوار ضمن تولید برق مصرفی خود میتواند مازاد نیاز خود را از طریق فروش به شبکه یا مصرفکنندگان دیگر به یک مزیت مالی و درآمد تبدیل نماید.
در چنین حالتی با توجه به اینکه حجم تولید هر خانوار ثابت است، به ازای صرفه جویی در مصرف مازاد برق بیشتری نصیب خانوار شده که میتواند از طریق فروش به شبکه برق به درآمد خانوار تبدیل شود.
در صورتی که مکانیزم قیمتگذاری در این سیستم بر عهده مصرفکنندگان فعال باشد؛ درست مانند اقتصاد بازار آزاد، تأمینکنندگان با در نظر گرفتن هزینهها و سود خود به دنبال بالاترین قیمت ممکن بوده و مصرفکنندگان براساس نیازها و ترجیحات خود کمترین قیمت ممکن را انتخاب میکنند. در جایی که پیشنهادات عرضه و تقاضا – یعنی پیشنهادهای فروش و خرید – با هم مطابقت داشته باشند، معاملهای روی میدهد.
این روش که اخیرا در بسیاری از نقاط جهان مورد آزمایش یا اجرا قرار گرفته است نیازمند بررسی و مطالعه زیادی است که اگرچه موضوع این مقاله نمیباشد؛ اما یک ایده جالب، قابل توجه و نوین است.
۲- استفاده از اقتصاد چرخشی در انرژی و صنعت برق: رویکرد اقتصاد چرخشی، رویکردیست فراتر از مدل تولید صنعتی فعلی که به صورت برداشت منابع، تولید و دور انداختن طراحی شده است؛ هدف اقتصاد چرخشی بازتعریف رشد با تمرکز بر منافع کل جامعه است. به نحوی که دور انداختن پله پایانی نباشد و بازیافت و بازتعریف موجب استفاده بهینه مجدد از محصولات مصرف شده شود.
امروزه بیش از ۹۰ درصد اقتصاد جهانی به استفاده ناپایدار از منابع طبیعی ادامه میدهند و رویکرد خطی برای استفاده از ماده و انرژی هنوز بر اقتصاد چرخشی و ایدههای بومشناسی صنعتی در عمل غلبه دارد.
تغییر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی که در طرح امید هم به آن پرداخته شده، یک گام در جهت ایجاد اقتصاد با جریانهای مدور بیشتر است. مواردی که میتوان با استفاده از آنها به کربنزدایی برق، استفاده از زیستتودهها به عنوان سوخت اصلی و پردازش و بازیابی زبالهها با روشهای متالوژی و… پرداخت. اگرچه این روش در طرح برق امید دیده شده است اما هنوز جدیت لازم در بسط و توسعه این روشها در میان سیاستگذاران و مجریان دیده نمیشود.
مهدیه معصومزاده
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد انرژی دانشگاه علامه طباطبایی